تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:چیستان, , | 14:1 | نویسنده : مجتبی زمانی

 

چیستان

 

معمای شماره 1

در کاف هست در قاف نیست! در لام هست در میم نیست! در غین هست در عین نیست!



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:داستان,یک کلاغ چهل کلاغ, , | 13:17 | نویسنده : مجتبی زمانی

یک کلاغ چهل کلاغ

سلام بچه ها تا حالا قصه یه کلاغ و چهل کلاغ را شنیده اید؟ داستانش رو براتون گذاشتم تا هم یاد بگیریم خودمون یه کلاغ و چهل کلاغ نکنیم و هم حرفهای یه کلاغ و چهل کلاغی رو باور نکنیم.



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:قصه,دیگه خجالت نمی کشم,, | 13:7 | نویسنده : مجتبی زمانی

من دیگه خجالت نمی کشم...

 

 احسان کوچولو بعضی روزها با مامانش می رفت پارک اما وقتی می رسیدن اونجا از کنار مامانش تکون نمی خورد و نمی رفت با بچه ها بازی کنه. هر چه قدر هم که مامانش بهش می گفت پسرم برو با بچه ها بازی بکن فایده ای نداشت.



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 27 بهمن 1391برچسب:کبوتر پر شکسته,شعر کودکانه,, | 20:26 | نویسنده : مجتبی زمانی

 

سلام بچه های خوب. یه شعر دیدم که خیلی جالب و قشنگ بود. برای همین اون رو به شما هدیه می کنم تا با پرندگان و حیوانات مهربان باشیم.

کبوتر پر شکسته (شعر کودکانه)

 

 کبوتر پر شکسته

 



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 27 بهمن 1391برچسب:داستان روباه,یک روز برفی,, | 17:29 | نویسنده : مجتبی زمانی

میگم بچه ها شما هم حیوانات را دوست دارید؟ آفرین بر شما. حالا که حیوانات را دوست دارید این قصه قشنگ را بخونید و لذت ببرید. باشه؟

روباه، در یک روز برفی


درآن كوه بزرگ خانه كوچك عمو  حسن قرار داشت. او به تنهایی در خانه ی خیلی كوچكی در میانه راه بالائی كوه  زندگی می كرد. خانه كوچك او بیرون از جنگل كاج ساخته شده بود. او قد بلندی نداشت ولی خیلی پیر و عاقل بود. او ریش سفید رنگ بلندی داشت  و یك كلاه خیلی بامزه می پوشید . با اینكه تنها زندگی می كرد هنوز هم دوستان زیادی داشت. همه حیوانات  و پرندگان دوستانش بودند .



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 27 بهمن 1391برچسب:قصه بهترین عموی دنیا,حضرت عباس,, | 17:0 | نویسنده : مجتبی زمانی

بچه ها این قصه را بابام برایم خواند خیلی ناراحت شدم اما چون واقعی است و حقیقت دارد دلم میخواهد شما هم اون رو بدونید.

قصه بهترین عموی دنیا


عمو سعید من یک ورزشکار قوی است. من او را خیلی دوست دارم. یک روز به او گفتم تو بهترین عموی دنیا هستی. عمو سعید کمی فکر کرد و گفت :نه من بهترین عموی دنیا نیستم ولی بهترین عموی دنیا را می شناسم.
گفتم خوب او کیست؟



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 27 بهمن 1391برچسب:قصه جالب,روباه پوستین دور,, | 16:36 | نویسنده : مجتبی زمانی

بچه ها یه قصه جالب براتون گذاشتم که خیلی قشنگ و زیباست.


قصه جالب روباه پوستین دور

روزی روزگاری، روباهی پوستینی پیدا کرد. جلو رفت و آن را برداشت. خوب نگاهش کرد و با خود گفت: «عجب پوستین خوب و گرمی است. آن را بردارم، به دردم می خورد.»


 

روباه، پوستین را روی دوشش انداخت و به راهش ادامه داد. در بین راه، گرگی به روباه رسید. با تعجب به او نگاه کرد. جلو رفت و پرسید: «عجب پوستین خوبی داری!»



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 27 بهمن 1391برچسب:عکسهای جالب,, | 12:19 | نویسنده : مجتبی زمانی

بچه ها میخواید براتون عکسهای جالب اینترنتی بزارم؟

 



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 27 بهمن 1391برچسب:خاطره نمایشگاه,مدرسه شاهد انقلاب امام,خانم نظارات,شمشیربازی,, | 11:41 | نویسنده : مجتبی زمانی

 

سلام بچه ها. خوبید؟.

امروز میخوام یه خاطره از مدرسه خودم براتون بگم.من در مدرسه شاهد امید امام بندر ماهشهر درس میخونم.

 



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:نقاشی پرندگان خشمگین,, | 23:23 | نویسنده : مجتبی زمانی

 

سلام بچه ها من از پرندگان خشمگین و جوجه های عصبانی خوشم می اید. و نقاشی آنها را می کشم. ببینید قشنگ هستند یا نه؟

 



ادامه مطلب

  • مترجم سایت